میکروکپی در دنیای طراحی و UX

میکروکپی و ux

اگر عبارت میکروکپی را تجزیه کنیم، کلمه ی کپی متنی است که در منبعی مانند روزنامه یا مجله منتشر می شود و میکرو به معنای کوچک است. اما از این پس بجای ترجمه ی این عبارت به متن کوچک، از همان واژه ی میکروکپی استفاده می کنیم. در واقع میکروکپی متنی است که به منظور طراحی واسط ها و ایجاد محصولات جذاب استفاده می شود و شامل متن های موجود در فرم ها، پیام های خطا و موارد دیگر است.
هدف از متنی که در رابط کاربری می آید، راهنمایی کاربر از طریق محصول و کمک به تعامل با آن است. درصد زیادی از میکروکپی های یک سایت، مستقیماً اقداماتی است که کاربر باید انجام دهد. مانند:

• لاگین شدن یک کاربر جدید و راهنمای کلی محصول
• تشویق کاربران برای خرید بیشتر محصولات
• تشویق و راهنمایی کاربران برای انجام کاری در سایت
• ارائه بازخورد و روشن شدن نتایج کارهای انجام شده روی سایت.

میکروکپی در محصولات دیجیتال به فراوانی یافت می شود. آنها را می توان به راحتی در پیام های تأیید، حالت های خطا، صفحات ۴۰۴ ،دکمه ها، بخش جستجو، انواع فرمها، ورود و خروج کاربر، ناوبری سایت و حتی در عناوین نوشته ها دید. میکروکپی همان چهارچوبی است که بقیه برنامه ها و وب سایتها بر اساس آن ساخته شده اند.
اما در این راه کلمات به تنهایی کافی نیستند. قدرتمندترین راه برای ارسال پیام از طریق ارتباط بصری است. به همین دلیل نوشتن و طراحی با هم دست به دست هم می دهند.
در چند مثال زیر ارتباط این دو عنصر در طراحی حتی در نمونه های قدیمی کاملا مشهود است.

تبلیغ فولکس واگن

“کوچک فکر کنید” یکی از تبلیغات سال ۱۹۵۹ توسط فولکس واگن بود که در نوع خود بهترین تبلیغ قرن بیستم شناخته می شد.
دو کلمه و یک تصویر ساده توانستند یکی از موفق ترین تبلیغات تاریخ شوند که باعث افزایش فروش شد و یک عمر وفاداری به برند ایجاد کرد. نحوه پشتیبانی متن و تصویر از یکدیگر هم نیازی به توضیح ندارد. هر دو بطور همزمان کنار هم قرار گرفته و اثر مورد انتظار را ایجاد کرده اند.
در این مثال هم استفاده درخشان از متن و طراحی در کنار هم آورده شده که محصول را برجسته می کند. یک بلیط قرعه کشی ساده:

طراح این بلیط موفق شده اینطور با کاربر ارتباط برقرار کند که می تواند تمام زندگی خود را در یک لحظه فقط با خراش دادن بلیط تغییر دهد.
اما همه میکروکپی ها برای تبلیغات نیستند. وقتی صحبت از برنامه ها و وب سایت می شود، بهترین میکروکپی طوری نوشته می شود که به کاربر این حس را بدهد به جای ارتباط با یک رابط دیجیتال، با شخص واقعی در ارتباط است. نقش نویسنده UX هم در تحقق این هدف این است که قدرت تولید یا شکست یک محصول را در دست دارد.
یک روش عالی مورد استفاده هنگام نوشتن میکروکپی، استفاده از چک لیست میکروکپی است که کاربر را مطمئن می کند نسخه ای که می نویسد همیشه موثر و مرتبط است.

بگذارید محصول شما مؤثر صحبت کند

شاید بزرگترین اشتباه رابط کاربری نامناسب این باشد که متن ها ساده و کاربردی نیستند. تصور کنید وب سایتی را باز کنید که برچسب های آن به صورت شعر ارائه شده باشد. با اینکه نوعی خلاقیت است ولی می تواند بسیار آزاردهنده باشد. تغییر به سمت متن ساده و قابل فهم در رابط ها باعث شد شرکت های بزرگی مانند Facebook و Airbnb سایتهای خود را دوباره بررسی کنند و کاری کنند که کاربرانشان هر کاری که می خواهند در سایت انجام دهند.
توییتر با محدودیت ۱۴۰ کاراکتر خود اولین کسی بود که باعث شد کاربران بتوانند متن مختصر بنویسند. این یک نقطه عطف بود که کاربران دیگر نمی توانستند از کلمات زائد استفاده کنند و یاد گرفتند که چگونه با چند کلمه منظور خود را بیان کنند و به همین دلیل به پیام های کوتاه عادت کردند.

چگونه دیجیتال در حال تغییر زبان ماست

ضرورت نوشتن دقیق تنها تغییری نیست که در زبان وب رخ داده است. اکثر سیستم عامل های رسانه های اجتماعی کلمات جدیدی را به واژگان انگلیسی معرفی کرده اند. شاید نه دقیقا کلمات جدید ، بلکه معانی جدید و مواردی که افراد می توانند از آنها استفاده کنند. این تغییرات بیشتر با تمرکز بر روی کاربر و ساده کردن بیان ایجاد شده اند.

همه چیز در مورد احساسات کاربر است

استفاده از کلمات و تصاویر برای جذب افراد به یک محصول خوب است. اما نمی توان از همان کلمات برای حفظ آنها استفاده کرد.
یک کاربر در حال مرور یک وب سایت رباتی نیست که یک سری اقدامات مشخص انجام دهد. آنها افراد واقعی هستند که با هر کلیک و پیمایشی، نوعی احساسات تجربه می کنند. و اینجاست که میکروکپی مناسب می تواند احساسات کاربر را درک کرده و از او مراقبت کند.
در اینجا مثالی از سایت Upwork آمده است که به فری لنسرها کمک می کند برای خود حساب کاربری ایجاد کنند.
در این جعبه توضیح داده شده است که کاربران می توانند هر زمان که خواستند مهارت های خود را تغییر دهند.

میکروکپی یک طراحی جدید است

در حالی که کار نویسنده محتوا تقریبا فقط نوشتن است، نویسنده UX به کارهای خاص تری می پردازد. به عبارت ساده ، هدف اصلی یک نویسنده این است که کاربران راجع به یک محصول آگاه کند تا اولین تماس خود را بگیرند. اما نویسنده UX این اطمینان را می دهد که اولین تماس، آخرین تماس نیست.

مقایسه یو ایکس رایتر و کپی رایتر

  • کار نویسنده ux استفاده از کلمات ساده برای توضیح چیزهاست، در حالی که نویسنده محتوا از کلمات جذاب برای جذب مشتری استفاده می کند.
  • فعالیت نویسنده ux مبتنی بر محصول است و نویسنده محتوا مبتنی بر فروش.
  • نویسندگان ux با طراحان محصول سر و کار دارند و نویسندگان محتوا با بازاریاب ها
  • کار ux ها تیمی و کار نویسندگان محتوا انفرادی است.

نویسندگان UX از لحظه ورود کاربر به وب سایت یا باز کردن یک برنامه ، شروع به ایجاد تجربیات مثبت می کنند و موارد مهم را با استفاده از کلمات منتقل می کنند. این افراد به همراه طراحان محصولاتی را می سازند که می توانیم در سایتها ببینیم.

بایدها و نبایدهای نوشتن UX

– اجازه ندهید که کاربران اشتباه کنند

به یک عبارت ساده تر، از زبان گیج کننده استفاده نکنید. تمام عبارات فانتزی ، اصطلاحات و کلمات گیج کننده را حذف کنید.
Google با دقت این موضوع را رعایت میکند. آنها برای نوشتن میکروکپی قانون دارند و تمام اصول آنها در این مورد شامل سه اصل مهم است: متن باید واضح ، مختصر و مفید باشد.
در اینجا نحوه استفاده از اصول گوگل در خطای ورود به سیستم آورده شده است.

– از اصطلاحات تخصصی استفاده نکنید

قبل از ذکر هر کلمه به خصوص در هشدارها و دستورالعمل های سیستم، از خود بپرسید آیا کاربران من می دانند این به چه معنی است؟ اگر مطمئن نیستید، متن را طوری تغییر دهید که برای همه قابل درک باشد.

مثلا در این مثال توسعه دهندگان معتقدند که همه می دانند آدرس IP چیست. اما این بطور کلی پیام واضحی نیست و باید تغییر کند.

– ترجمه را آسان کنید

وقتی نمونه اولیه رابط کاربری را ایجاد می کنید، بهتر است به این نکته توجه کنید که سایت همیشه فارسی نیست. پس بهتر است دیدی به زبانهای دیگر هم داشته باشید. مثلا انگلیسی که از چپ به راست نوشته می شود و یا آلمانی به خاطر طول بلند کلماتش.

– راهنمای سبک محتوا ایجاد کنید

برای هماهنگ شدن تمام اعضای تیم و همینطور حفط یکپارچگی مطلب، لازم است یک راهنمای سبک ایجاد کنید و در کل سیستم خود از همان عبارات استفاده کنید.
– برچسب ها باید تقریبا نامرئی باشند.
این مورد هم با سادگی زبان شما ارتباط دارد. اگر نمی توانید متن دکمه ای که کار خاصی انجام میداد را بخاطر بیاورید، یعنی کپی خوبی است. کاربران لازم نیست که متن دکمه را بخوانند، بلکه باید انتخاب های آنها بصری باشد.

چند مثال میکروکپی خوب

میکروکپی خوب انسان محور است.

فیس بوک را در نظر بگیرید که بجای درخواست از کاربران برای به روز کردن وضعیت شان،‌ از آنها درباره ی احساسشان می پرسد.

میکروکپی خوب کاربران را راهنمایی می کند.

Airbnb به مسافران کمک می کند تا مقدمه ای در مورد خود بنویسند و آنچه را که از میزبان انتظار دارند،‌ در پیام درخواست خود ذکر کنند.

یا مثلا در مورد تقاضای کار،‌ که چندان راحت نیست، UPwork در مورد چگونگی نوشتن یک مقدمه و رزومه ی خوب برای فریلنسرها توضیح می دهد تا دقیقا بدانند چه بنویسند و چه مواردی را در نظر بگیرند.

میکروکپی خوب از نگرانی ها جلوگیری می کند

استفاده از دکمه های معمولی مانند continue هنگام ثبت نام یا نصب نرم افزار ممکن است گیج کننده باشد، بنابراین شرکت ها سعی می کنند که دکمه را واقعا توضیح دهند و بگویند چکار می کند.

بعنوان مثال وقتی کاربران در Airbnb در حال بررسی هستند. اگر آپارتمانی را انتخاب کنند، پس از بررسی در دسترس بودن آن، اقدام به رزرو می کنند. اما دکمه Book معمولی حاکی از آن است که کاربران اکنون باید اطلاعات صورتحساب خود را ارائه دهند.
این شرکت به اینکه شاید کاربر فعلا تصمیم نگرفته و یا آمادگی پرداخت را ندارد هم فکر کرده و این اطمینان را به کاربر می دهد که نگران نباشد.

میکروکپی خوب شروع کار را آسان می کند

سایتهای حرفه ای امروز دیگر از کاربران نمی خواهند که برای عضویت فرمهای زیادی را پر کنند. تنها کافیست با حساب فیس بوک یا گوگل عضو شوند و کارشان را انجام دهند و بعد در صورت لزوم اطلاعات دیگری هم از آنها گرفته می شود.

بطور کلی میکروکپی خوب در وب رو به افزایش است، و موارد گفته شده تنها چند مثال از آن بودند. اگر به رابط هایی که هر روز استفاده می کنید توجه کنید، موارد زیادی خواهید یافت.

سخن آخر

نوشتن UX به دلیل تغییرات اخیر در نحوه برخورد کاربران با محصولات دیجیتال، به عنوان یک رشته جداگانه پدید آمده است که بخشی اساسی در فرایند توسعه محصول است. کار اصلی نویسنده UX این است که اطمینان حاصل شود که هر مرحله از جریان کاربر بر روی نیازهای کاربر متمرکز شده است.
واحد نوشتن UX میکروکپی است. همان متنی که در رابط های وب و برنامه ها مشاهده می کنیم و هدف آن کمک به کاربران است تا کارهای خود را انجام دهند. از آنجا که هر محصول منحصر به فرد است و بیشتر مارک ها صدای خاص خود را دارند ، هیچ اصولی که به طور کلی مورد قبول قرار گرفته باشد وجود ندارد. بعنوان مثال اصول گوگل واضح ، مختصر و مفید بودن است که به نظر می رسد شروع خوبی برای هر شرکتی است.

برای مطالعه ی بیشتر ببینید:

https://uxplanet.org/microcopy-tiny-words-with-a-huge-ux-impact-90140acc6e42

https://econsultancy.com/15-marvellous-microcopy-examples-and-how-they-improve-ux/

اگر جالب بود به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید